تحولات منطقه

اهواز- شهردار جدید که آمد خبر از جمع آوری گدایان جزء اولین کلیدهای رفع مشکلات شهری اش بود، اما کلیدهای یدک زیادی بود که دست های دیگری را می طلبید، شهردار که تازه فهمید چه کار مشکلی در پیش دارد، عطای قول جمع آوری گدایان را به لقایش بخشید و حال چیزی که مردم اهواز هر روز می بینند به غیر گدایان وطنی گداهایی هستند که از کشورهای دیگر به ایران می آیند یا آورده می شوند... 

شهردار اهواز در اولین ماراتن شهری شکست خورد/ گداها همچنان در شهرند
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

قدس آنلاین- گروه استانها- طیبه قاسمی؛ یک لقمه نان اولین چیزی بود که انسان برای آن شروع به تلاش کرد آن هم از روی اجبار که حیات وابسته به گرسنه نماندنش بود، وقتی پول اختراع شد و کسب درآمد معنی یافت، دیگر تلاش فقط برای لقمه نانی نبود، اما شاید قصه اصلی از آنجا کلید خورد که شیر جنگل بعد از شکار، تکه گوشتی به روباه بی دست و پا داد و انسان به جای برداشت عظمت و کرامت شیر، نان بی زحمت به دست آمده روباه را دید، زمین چرخید و جهان با افزایش جمعیت گدایان بیشتری را در خود جای داد، از وقتی که حضرت علی(ع) سفارش کرد «دستی که آبروی خود را به کف گرفته برای لقمه نانی ناامید نکنید» تا امروز که بسیاری از این متکدی ها سر راهت را می گیرند با قسم خدا و پیغمبری تا پولی از شما بگیرند، قرن ها گذشته و کسی هنوز به نتیجه قطعی نرسیده کمک کردن به چه سائلی درست است و کدام یک از آنها واقعا محتاج نیستند و برای کسب درآمد راحت و آسان و البته در بسیاری از موارد خوب، دست به گدایی می زنند، امروزه معضل گدایان شهری آنقدر بزرگ است که برای مبارزه با آن قوانین وضع شود و  نهادهایی وظیفه سرو سامان دادن به آن را بر عهده بگیرند. در خوزستان معضل گدایان وطنی حل نشده است که هیچ، متاسفانه چند سالی است واردات گدا را هم تجربه می کند. شهردار جدید که آمد خبر از جمع آوری گدایان جز اولین کلیدهای رفع مشکلات شهری اش بود، اما کلیدهای یدک زیادی بود که دست های دیگری را می طلبید، شهردار که تازه فهمید چه کار مشکلی در پیش دارد، عطای قول جمع آوری گدایان را به لقایش بخشید و حال چیزی که مردم اهواز هر روز می بینند به غیر گدایان وطنی گداهایی هستند که از کشورهای دیگر به ایران می آیند یا آورده می شوند...

چهره زشت شهری

در خیابان اصلی نادری زنی نشسته است صورتش کاملا پیداست، ساکت است نوشته ای هم پیش رو ندارد اما پول های اطرافش نشان می دهد گداست، کار هر روزش است! درب بیمارستان آب و برق زنی، چادرش را علاوه بر خود روی بچه اش هم انداخته تا دیده نشود هرروز اینجاست، اما نمی دانم چه شکلی است، پمپ بنزین ها غوغاست در هر باک پر کردنی چندین گدا را می بینی که متاسفانه اکثر آنها زن هستند، در امانیه، طالقانی، گلستان و ... راه می روی زنان ژولیده ای بچه به آغوش درخواست پول برای داروی فرزند خود را دارند و نوجوانانی که اکثرا ادعا دارند غریبند و کیفشان دزدیده شده و پول برای بازگشت می خواهند اما فردا همان جایند، معتادانی که نای حرف زدن ندارند و خودت برداشت می کنی که پول می خواهند، التماس، قسم و اشک کودکی خردسال برای ذره ای غذا، همه آنها کنار نسل جدید و باکلاس گداها در شهر که لباس هایشان زیباتر و گرانتر از توست اما پیش رویت برای پول دست دراز می کنند، و بعضی هایشان آنقدر مودبند که در ابتدا فکر می کنی مقام شامخ کنارتان ایستاده، بهرحال از دلسوزی برای گونه های گل انداخته دختر خردسال در سردی زمستان تا رودر بایستی پرستیژ دیگری پولی از کف می رود که تو مدتها برایش تلاش کرده ای که معلوم نیست به دست مستحقش می رسد یا نه؟ از سویی اینها چهره زشت شهرهایی است که متکدیان زیادی دارد و کار آنقدر وخیم است که کاری از کسی ساخته نیست یا دلشان نمی خواهد کاری از دستشان ساخته باشد.  

کوچ به ایران برای گدایی!

اتومبیل ها سرعت زیادی دارند اما دخترک بدون ترس وسط جاده کوت سید صالح ایستاده، قیافه اش را که نگاه می کنی با آن صورت ظریف و موهای بافته و گوشواره های بلند دقیقا یاد فیلم های هندی دهه ۶۰ می افتی، دیده ام که ساعت۱۱ سمندی آنها را آنجا می آورد و شب سراغشان می آید. با او که حرف می زنم با لبخند می گوید: اهل کشمیر است، فارسی خوب حرف می زند اما لهجه خاصی دارد، برایم از آبا اجدادش که ایرانی بوده و به کشمیر کوچ کرده اند می گوید و امیدی که برای دیدن سرزمینش داشته است.
سمیرم بیان می کند: به ایران آمدم برای ماجراجویی و دیدن سرزمین مادری ام، غرورم مرا به دام انداخت و حالا مجبورم به خاطر اینکه دست جلوی پدرم دراز نکردم محتاج مردم باشم، هرچند پولی که می گیرم متعلق به مدیرم است و درصدی حقوق دارم!  
دختر دیگری در جلوی در پاساژ کارون مدعی است ۴ سال است برای تهیه دیه همسرش گدایی می کند و اکثر مردم نیز به او کمک می کنند. اما تا به حال نتوانسته شوهرش را نجات دهد، ۱۸ سال بیشتر ندارد اما حال و روزش جوانی اش را محصور کرده.
پیرزنی مدعی است فرزندانش او را طرد کرده اند و مجبور است گدایی کند، ام فاضل با حسرت اضافه می کند: اگر جایی برای اسکان داشته باشم این کار را کنار می گذارم. فرزندانم حتی حاضر نشدند مرا به سالمندان بسپارند.
گدایان اجنبی
فعال اجتماعی خوزستان، درباره جمع‌آوری متکدیان به خبرنگار قدس آنلاین می گوید: خبری از جمع آوری این تکدی گراها نیست به خصوص در محدوده کوت عبدالله تا پاداد شهر پر از این گدایان هستند، آن‌ها سوری و پاکستانی و بنگلادشی اند که متاسفانه در اهواز به صورت شبکه‌ای فعالیت می‌کنند. به راحتی می توانید ببینید در زمان های معین این گداها در پمپ بنزین ظاهر می شوند بعد یک نفر می آید آنها را جمع می کند و می برد.
حسین ناصری ادامه می دهد: به تازگی تکدی گرایان بومی هم زیاد شده و این کار بیشتر از قبل رایج شده است، کسانی که توانایی مالی ندارند به دلیل اینکه درآمد آن زیاد است و آسان به دست می آید به گدایی روی می‌آورند، از سوی دیگر شلوغی شهرها و سواره بودن اکثر آدمها باعث شده است اگر کسی بخواهد صدقه بیاندازد زمان زیادی را از دست دهد به همین هر مستضعفی که می‌بینند صدقه می‌دهند.

 

کاهش رنج سنی تکدی گری
او درباره رنج سنی تکدی گراها در اهواز عنوان می‌کند: گدایی بین جوانان بیشتر شده است، یک زمانی معلولان، پیرمردها و پیرزنها به گدایی روی می‌آوردند، اما در حال حاضر دست گدایی از ۱۲ سال شروع می شود و تا ۳۵ سال بیشترین رنج سنی را دارد.
عضو شورای شهر کوت عبداله از تعداد بالای تکدی گرایان غیر بومی در اهواز خبر می دهد و تصریح می کند: تعداد خارجی ها و معتادان گدا بسیار زیاد است که غیر بومی ها بیشتر از کشورهای پاکستان، سوریه و بنگلادش هستند، تازگی ها از اندیمشک «قلعه تول» هم زیاد برای تکدی گری به اهواز می آیند. به خصوص خانم که چند بار خودم مشاهده کرده ام.
او در پاسخ به خبرنگار قدس آنلاین درباره احتمال افزایش گداهای غریبه به خاطر مرز بودن خوزستان می گوید: مرز بودن خوزستان تاثیری در افزایش گدایان اجنبی ندارد آنها از جاهای دیگر می آیند، بیشتر آن‌ها سوری پاکستانی و بنگلادشی هستند، به طور مثال تا به حال گدایی عراقی مشاهده نشده است.
مافیای گدایی
این فعال اجتماعی با اشاره به اینکه اتفاق افتاده است که آنها به صورت قومی هم گدایی کنند؛ اظهار می کند: حتی کشوری یا طایفه‌ای نیز کار می کنند، مافیایی گدا ها را گرد هم می آورد و در مناطق مختلف شهری آنها را پخش می کند، حتی جای آنها مشخص است به طور مثال در مسیر غیزانیه اکثر گداها بنگلادشی هستند در حالی که در پمپ بنزین ها و مسیر سه راه خرمشهر اکثر آنها سوریه ای هستند.

 

اقدامی از سوی شهرداری نشده است
ناصری درباره وعده شهردار در اولین روزهای کسب تصدی اش که جمع آوری متکدیان بوده، اذعان می کند: تا به حال اقدامی در این زمینه ندیده‌ایم، سر چهارراه‌ها روز به روز تعداد این گدایان بیشتر می شود.
او در پاسخ به اینکه چگونه می توان کاری کرد که گدایان پس از دستگیری دوباره به جامعه باز نگردند؛ اضافه می کند: در مورد خانم‌های بومی، باید آنها را وارد کارهای سنتی یا حرفه های خوداشتغالی کرد حتی به کارگیری آنها در کارخانه های بسته بندی نیز موثر است، تا دیگر متوسل به گدایی نشوند.
این مسئول می افزاید: اسکان آنها نیز بسیار مهم است، بعضی از آنها به دلیل نداشتن سرپناه به مافیای گداها روی می آورند، نباید مجازاتی برای گداها باشد چون اکثر آنها از روی اجبار به تکدی گرایی می‌پردازند، مجازات باید برای کسانی باشد که در مافیای پخش و جمع آوری آنها نقش دارند.
جمع آوری کلیه تکدی گرایان با نیروی انتظامی است
یکی از مسئولان اداره کل بهزیستی استان خوزستان در گفت و گو با خبرنگار قدس آنلاین خاطر نشان می کند: جمع آوری کلیه تکدی گرایان با نیروی انتظامی است، آنها باید بعد از جمع آوری این گدایان را تحویل شهرداری دهند، شهرداری کمپ هایی دارد که آنها را در آنجا نگهداری می کنند تا ارگانهای ذیربط مانند امداد و بهداشت به کمپ ها سر بزنند، بر اساس شاخصه هایی آنها را دسته بندی کند، به طور مثال متولیان گداهای معلول ذهنی، زنان آسیب دیده بهزیستی است.
مهرداد بهادری با تاکید بر اینکه همه آنها در ابتدا باید قرنطینه شوند؛ اظهار می کند: در قرنطینه از نظر بیماری‌های واگیردار و غیره مورد بررسی قرار می گیرند، سپس طبق دستور قضایی آنها را تحویل می گیرند.
او اضافه می کند: مواردی از جمله معلولان جسمی، زنان آسیب دیده که بر عهده بهزیستی است، نگهداری می شوند تا به دلیل بی سرپناهی به جامعه باز نگردند، اما آدم های خاص و مهاجر بر عهده نیروی انتظامی است که باید آنها را بازداشت کنند و تحویل شهرداری دهند.
نمی توان برخورد چکشی داشت
رییس شورای شهر کلان شهر اهواز معضلات اجتماعی را از مواردی می داند که خیلی از عوامل و دستگاه های شهری در آن دخیل هستند و تاکید می کند: در کنار تمام مشکلاتی که داریم این معضل از لحاظ چهره زشتی که به شهر می دهد اهمیت بسیاری دارد، قطعا هم نمی توان در یک برخورد چکشی مسئله را جمع آوری و حل کرد.
محمد جعفر فلسفی می گوید: در بحث نگهداری از آنها موضوعات فراوانی باید مد نظر قرار گرفته و نکات مختلفی واکاوی شود، کسانی که بومی هستند، سن و سال گداها، مستحق بودن یا نبودن آنها، جنسیت و بسیاری از موارد از جمله این مسائل است.
بررسی در کمیسیون اجتماعی 
او درباره گدایان وارداتی مدعی می شود: بحث کسانی که خارج از استان یا خارج از شهر می آیند و اهواز را مناسب این کار دیده اند در کمیسیون اجتماعی به صورت ویژه بررسی می شود، با شهرداری و بهزیستی که در این موضوع دخیل هستند به جد مسئله را پی گیری می کنیم.

خطر معضلات اجتماعی

هر چیزی که چهره زیبای شهر را مخدوش کند اهمیت دارد حال چه هوای ناپاک باشد چه معضلی که دور از نظر مسئولان در شهر جولان می دهد، تکدی گری اگرچه شایسته نیست اما برای عده ای تنها راه باقی ماندن در چرخه زیستی است و یک مسئول شهری قبل از پذیرفتن یک منصب باید بداند در قبال تمامی مردم شهر مسئول است حتی آنکه دستش به دهانش نمی رسد، ازدیاد گدایان خطر  آسیب های اجتماعی را بیشتر می کند در شهری که فرزندان مان نفس می کشند بنابراین لازم است سریعتر چاره ای اندیشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.